انکولوژی یا سرطانشناسی، شاخهای گسترده، پویا و حیاتی از علم پزشکی است که به طور متمرکز به مطالعه، پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری پیچیدهای به نام سرطان میپردازد. ریشه این واژه از کلمه یونانی Oncos به معنای توده یا تورم و Logia به معنای مطالعه و شناخت گرفته شده است. بنابراین، آنکولوژی در هسته خود، علم شناخت تومورها و نحوه مقابله با آنهاست. اما درک امروزی ما از این رشته، بسیار فراتر از این تعریف لغوی ساده است. تاریخچه شناخت سرطان به قدمت تاریخ پزشکی است؛ از توصیفات تومورها در پاپیروسهای مصری تا نظریات بقراط که تومورها را به دلیل شباهت ظاهری رگهای خونی اطرافشان به خرچنگ، “کارکینوس” نامید. با این حال، انکولوژی مدرن در قرن نوزدهم با درک سلولی بیماریها توسط رودولف ویرشو شکل گرفت و در قرن بیستم و بیست و یکم با کشف DNA، ژنهای سرطانی، و پیشرفتهای عظیم در تصویربرداری، داروسازی و ژنتیک، به یک حوزه فوق تخصصی و چندوجهی تبدیل شد. این حوزه فقط به درمان بیماری فعال محدود نمیشود، بلکه یک رویکرد جامع و ۳۶۰ درجه را دنبال میکند که شامل ارزیابی دقیق ریسک ابتلا در افراد سالم، طراحی و اجرای برنامههای غربالگری دورهای برای تشخیص زودهنگام، ارائه برنامههای درمانی پیچیده و کاملاً شخصیسازیشده، و مهمتر از همه، مراقبتهای حمایتی و تسکینی پس از درمان برای بهبود کیفیت زندگی بیماران و بازماندگان است. درک اینکه آنکولوژی چیست، تنها اولین گام برای شناخت مسیر پیچیده، چالشبرانگیز اما بهطور فزایندهای قابل مدیریت و امیدوارکننده مبارزه با سرطان است.
انکولوژیست کیست و چه نقشی در مسیر درمان دارد؟
انکولوژیست یا متخصص سرطان، پزشکی است که پس از اتمام دوره هفتساله پزشکی عمومی، ابتدا دوره تخصصی داخلی را به مدت چهار سال طی کرده و سپس برای دو تا سه سال دیگر، دوره فوق تخصصی خون و سرطانشناسی (هماتولوژی-انکولوژی) را با موفقیت به پایان رسانده است. این مسیر طولانی و طاقتفرسای آموزشی، او را به متخصصی با دانش عمیق در زمینه بیولوژی سلولی، ژنتیک، فارماکولوژی و مدیریت بالینی بیماریهای پیچیده تبدیل میکند.این متخصص، رهبر، استراتژیست و راهنمای اصلی بیمار در تمام مراحل بیماری، از لحظه شک اولیه و تشخیص تا پایان درمان و سالها پس از آن است. نقش یک انکولوژیست بسیار چندبعدی است. او در ابتدا یک کارآگاه تشخیصی است که با کنار هم قرار دادن شواهد بالینی، نتایج آزمایشگاهی و گزارشهای تصویربرداری، به تشخیص نهایی میرسد. سپس، وظیفه اصلی او، یعنی تأیید نهایی تشخیص، تعیین مرحله یا استیج دقیق پیشرفت بیماری و طراحی یک برنامه درمانی منحصربهفرد بر اساس نوع مولکولی و ژنتیکی سرطان، شرایط جسمی و روحی بیمار، بیماریهای زمینهای و جدیدترین دستاوردهای علمی و پروتکلهای درمانی جهانی است. انکولوژیست نهتنها درمان را تجویز و مدیریت میکند، بلکه به طور فعال به کنترل و پیشگیری از عوارض جانبی ناشی از آن نیز میپردازد. او به عنوان یک منبع حمایتی و قابل اعتماد، به سوالات و نگرانیهای بیپایان بیمار و خانواده او با صبر و شکیبایی پاسخ میدهد، اخبار دشوار را با همدلی منتقل میکند و در تصمیمگیریهای سخت، بیمار را یاری مینماید. در حقیقت، انکولوژیست نقطه اتکای بیمار در یکی از دشوارترین سفرهای زندگی اوست.

انواع تخصصها در علم انکولوژی
علم پیچیده و پویای سرطانشناسی به دلیل گستردگی و تنوع بیشمار بیماری، به زیرشاخههای فوق تخصصی متعددی تقسیم شده است. درک این تخصصها به بیمار کمک میکند تا نقشه راه درمان خود را بهتر بشناسد و نقش هر یک از اعضای تیم درمانیاش را درک کند. درمان مدرن سرطان تقریباً همیشه حاصل یک کار تیمی و یک رویکرد چند رشتهای است. بیمار در مرکز این تیم قرار دارد و متخصصان مختلف مانند یک ارکستر هماهنگ، هر یک با ساز تخصصی خود، برای رسیدن به یک هدف مشترک یعنی بهترین نتیجه درمانی ممکن، همکاری میکنند. بیمار ممکن است در طول مسیر درمان خود با چند نوع انکولوژیست با مهارتهای مکمل در ارتباط باشد که هر کدام جنبهای منحصربهفرد از مراقبت را بر عهده دارند.
انکولوژی پزشکی (مدیکال انکولوژی)
انکولوژیست پزشکی یا مدیکال انکولوژیست، متخصصی است که بر درمان سیستمیک سرطان تمرکز دارد. درمان سیستمیک به هر نوع درمانی گفته میشود که از طریق جریان خون به سراسر بدن میرسد و قادر است سلولهای سرطانی را در هر نقطهای که باشند، حتی سلولهایی که با روشهای تصویربرداری قابل شناسایی نیستند، هدف قرار دهد. این پزشک اغلب به عنوان هماهنگکننده اصلی و معمار برنامه درمانی بیمار شناخته میشود. زرادخانه درمانی این متخصص شامل طیف وسیعی از داروها و روشهای نوین است. شیمیدرمانی، به عنوان یکی از شناختهشدهترین روشها، از داروهایی استفاده میکند که به طور کلی سلولهای دارای رشد سریع را هدف قرار میدهند. این روش میتواند پیش از جراحی برای کوچک کردن تومور (نئوادجوانت)، پس از جراحی برای از بین بردن سلولهای باقیمانده احتمالی (ادجوانت)، یا در مراحل پیشرفته بیماری برای کنترل و تسکین علائم (پالیاتیو) به کار رود. در مقابل، درمانهای هدفمند قرار دارند که با شناسایی یک ناهنجاری مولکولی یا ژنتیکی خاص در سلولهای سرطانی، مانند یک قفل و کلید، فقط به آن سلولها حمله میکنند و آسیب کمتری به سلولهای سالم میرسانند. ایمونوتراپی، که یک انقلاب در درمان سرطان محسوب میشود، به جای حمله مستقیم به تومور، سیستم ایمنی خود بیمار را تقویت و فعال میکند تا سلولهای سرطانی را شناسایی کرده و از بین ببرد. هورموندرمانی نیز با مسدود کردن مسیرهای هورمونی که برخی سرطانها مانند سرطان پستان یا پروستات برای رشد به آنها وابستهاند، عمل میکند. انکولوژیست پزشکی با تسلط بر این روشها، مدیریت عوارض جانبی آنها و نظارت دقیق بر وضعیت عمومی سلامت بیمار، نقش محوری را در طول دوره درمان ایفا میکند.
انکولوژی جراحی: دقت و مهارت در خط مقدم درمان
جراح انکولوژیست، پزشکی است که در برداشتن فیزیکی تومورهای سرطانی از طریق عمل جراحی تخصص دارد. مهارت این جراحان بسیار فراتر از تکنیکهای جراحی عمومی است؛ آنها دانش عمیقی از آناتومی سرطان، مسیرهای گسترش آن از طریق عروق لنفاوی و خونی، و اصول بیولوژیک تومور دارند. هدف اصلی در جراحی سرطان، برداشتن کامل تومور به همراه حاشیهای از بافت سالم اطراف آن (حاشیه منفی یا Clear Margin) است تا اطمینان حاصل شود که هیچ سلول سرطانی در محل باقی نمانده است. این متخصصان علاوه بر جراحی با هدف درمان قطعی، طیف وسیعی از جراحیهای دیگر را نیز انجام میدهند. جراحی تشخیصی یا بیوپسی، که اولین قدم برای تأیید وجود سرطان است، اغلب توسط این جراحان انجام میشود. در بیماریهای پیشرفته که امکان برداشتن کامل تومور وجود ندارد، جراحی کاهش حجم تومور (Debulking) با هدف کم کردن بار بیماری و افزایش اثربخشی درمانهای بعدی مانند شیمیدرمانی انجام میگیرد. جراحی تسکینی برای کاهش علائم دردناک یا فشاری ناشی از تومور و بهبود کیفیت زندگی بیمار، و جراحیهای پیشگیرانه در افراد با ریسک بسیار بالای ژنتیکی (مانند برداشتن پستانها در افراد حامل جهش ژن BRCA) نیز از دیگر حوزههای فعالیت این متخصصان است. با پیشرفت تکنولوژی، جراحیهای انکولوژی نیز به سمت روشهای کمتهاجمیتر مانند لاپاراسکوپی و جراحی رباتیک حرکت کردهاند تا ضمن حفظ اثربخشی، درد و دوره نقاهت بیمار کاهش یابد.
رادیوتراپی انکولوژی (پرتو درمانی): مهندسی دقیق امواج علیه سرطان
این شاخه از انکولوژی به درمان سرطان با استفاده از پرتوهای پرانرژی یونیزان مانند اشعه ایکس با انرژی بسیار بالا میپردازد. متخصص رادیوتراپی-انکولوژی یا رادیوانکولوژیست، با همکاری تیمی از فیزیکدانان پزشکی و تکنولوژیستها، برنامههای پرتودرمانی بسیار دقیق و کامپیوتری را طراحی میکند. هدف این است که حداکثر دوز کشنده به حجم تومور تابانده شود و همزمان، کمترین آسیب ممکن به اندامها و بافتهای سالم و حیاتی اطراف وارد گردد. این روش درمانی با آسیب رساندن به DNA سلولهای سرطانی، توانایی رشد و تقسیم را از آنها سلب کرده و منجر به مرگ سلولی میشود. پرتودرمانی میتواند به صورت خارجی (External Beam Radiation Therapy)، یعنی از یک دستگاه شتابدهنده خطی در خارج از بدن، یا به صورت داخلی (Brachytherapy)، با قرار دادن منابع رادیواکتیو کوچک در داخل یا در مجاورت نزدیک تومور، انجام شود. تکنیکهای مدرن پرتودرمانی خارجی مانند IMRT (پرتودرمانی با شدت modulé شده) و SBRT (رادیوتراپی استریوتاکتیک بدن) امکان هدفگیری تومور با دقت میلیمتری و محافظت حداکثری از بافتهای سالم را فراهم کردهاند. پرتودرمانی میتواند به تنهایی به عنوان درمان اصلی، یا در ترکیب با شیمیدرمانی و جراحی برای افزایش شانس موفقیت درمان به کار رود.
هماتولوژی-انکولوژی (خون و سرطان)
زمانی که این پرسش مطرح میشود که انکولوژی خون چیست، پاسخ دقیق و کامل در این تخصص فوقالعاده پیچیده نهفته است. هماتولوژیست-انکولوژیست بر تشخیص و درمان سرطانهای منشأ گرفته از سلولهای خونی، مغز استخوان و سیستم لنفاوی تمرکز دارد. این بیماریها که به تومورهای مایع نیز معروفند، برخلاف تومورهای جامد، از ابتدا در سراسر بدن پراکنده هستند و به همین دلیل، درمان اصلی آنها همیشه سیستمیک است. انواع لوسمی (سرطان خون حاد و مزمن)، لنفوم (هوچکین و غیرهوچکین که سرطان غدد لنفاوی هستند) و مولتیپل میلوما (سرطان پلاسماسلهای مغز استخوان) در حوزه فعالیت این متخصصان قرار دارند. این پزشکان همچنین مدیریت درمانهای بسیار پیچیدهای مانند پیوند مغز استخوان و سلولهای بنیادی را بر عهده دارند؛ فرآیندی که در آن پس از نابود کردن مغز استخوان بیمار با دوزهای بالای شیمیدرمانی، سلولهای بنیادی سالم از یک اهداکننده یا خود بیمار به او تزریق میشود. علاوه بر سرطان، این متخصصان سایر اختلالات خونی غیرسرطانی مانند کمخونیهای شدید، اختلالات انعقادی ارثی و بیماریهای پلاکتی را نیز درمان میکنند.
انکولوژی کودکان (پدیاتریک انکولوژی): مراقبت ویژه برای آیندهسازان
سرطان در کودکان، اگرچه بسیار نادرتر از بزرگسالان است، اما یک دنیای کاملاً متفاوت از نظر نوع بیماری، بیولوژی سلولی و پاسخ به درمان است. سرطانهای کودکان اغلب از سلولهای جنینی و در حال تکامل منشأ میگیرند و برخلاف بسیاری از سرطانهای بزرگسالان، ارتباطی با سبک زندگی یا عوامل محیطی ندارند. انکولوژیست کودکان در درمان سرطانهای شایع در این گروه سنی مانند لوسمی لنفوبلاستیک حاد، تومورهای مغزی، نوروبلاستوما و انواع سارکومها، تخصص دارد. رویکرد درمانی در این حوزه با در نظر گرفتن ملاحظات خاص رشد و تکامل کودک طراحی میشود. تیم درمانی در بخش انکولوژی کودکان شامل روانشناسان، مددکاران اجتماعی و متخصصان بازیدرمانی است تا از کودک و خانواده او در این مسیر دشوار حمایت همهجانبه به عمل آید. یکی از مهمترین جنبههای این تخصص، تمرکز بر مراقبتهای پس از درمان و مدیریت عوارض جانبی بلندمدت (Late Effects) است که ممکن است سالها پس از درمان موفقیتآمیز، به دلیل تأثیر شیمیدرمانی و پرتودرمانی بر بدن در حال رشد، بروز کنند.
انکولوژی زنان (جاینکologic انکولوژی)
این متخصصان به طور ویژه بر روی تشخیص، درمان و پیشگیری از سرطانهای دستگاه تولیدمثلی زنان، از جمله سرطان تخمدان، رحم (آندومتر)، دهانه رحم (سرویکس)، واژن و ولو، متمرکز هستند. ویژگی منحصربهفرد این تخصص، آموزش همزمان در دو حوزه جراحی و انکولوژی پزشکی است. این بدان معناست که یک متخصص انکولوژی زنان، هم مهارت انجام جراحیهای پیچیده این ناحیه را دارد و هم دانش تجویز و مدیریت شیمیدرمانی و سایر درمانهای دارویی مرتبط را داراست. این رویکرد یکپارچه، مراقبتی جامع و هماهنگ را برای بیمار فراهم میکند و او اغلب میتواند تمام مراحل درمان خود را تحت نظر یک پزشک اصلی طی کند. این متخصصان همچنین نقش کلیدی در غربالگری (مانند پاپ اسمیر)، پیشگیری (مانند واکسیناسیون HPV) و مشاوره ژنتیک برای سندرمهای ارثی مرتبط با سرطانهای زنان ایفا میکنند.
فرآیند تشخیص در انکولوژی چگونه انجام میشود؟
تشخیص دقیق، کامل و بهموقع، سنگ بنای یک درمان موفق و شالوده اصلی علم انکولوژی است. این فرآیند صرفاً یک آزمایش یا یک تصویربرداری نیست، بلکه یک مسیر چندمرحلهای و کارآگاهانه است که با یک شک اولیه یا یک علامت نگرانکننده آغاز شده و در نهایت به ترسیم یک نقشه کامل و دقیق از بیماری ختم میشود. هر مرحله از این سفر اطلاعاتی حیاتی را در اختیار تیم درمانی قرار میدهد و هر قطعه از این پازل، در تعیین بهترین استراتژی درمانی نقش ایفا میکند. این فرآیند پیچیده توسط متخصص انکولوژی با همکاری تنگاتنگ سایر متخصصان مانند رادیولوژیستها، پاتولوژیستها و جراحان هدایت و مدیریت میگردد.
سنگ بنای تشخیص انکولوژی
اولین و شاید مهمترین قدم در این مسیر، یک گفتگوی دقیق، کامل و بدون عجله میان پزشک و بیمار است. این جلسه صرفاً یک پرسش و پاسخ ساده نیست، بلکه یک اکتشاف عمیق است. انکولوژیست به دقت به داستان بیمار گوش میدهد و جزئیاتی مانند زمان دقیق شروع علائم، سیر پیشرفت آنها، عوامل تشدیدکننده یا تسکیندهنده و علائم همراه را جویا میشود. در ادامه، سابقه پزشکی شخصی بیمار، شامل بیماریهای گذشته، جراحیها، داروها و شیوهی زندگی (مانند مصرف دخانیات یا الکل و عادات غذایی) به تفصیل بررسی میشود. بخش حیاتی این گفتگو، بررسی دقیق سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان است. الگوهای تکرارشوندهی یک نوع سرطان خاص در نسلهای مختلف یک خانواده میتواند نشانهای از یک سندرم سرطان ارثی باشد و نیازمند بررسیهای ژنتیکی ویژهای است. پس از این گفتگوی جامع، پزشک یک معاینه فیزیکی کامل و دقیق را از سر تا پا انجام میدهد. این معاینه فراتر از بررسی ناحیه دارای علامت است. پزشک به دنبال هرگونه ناهنجاری ظریف یا آشکار میگردد: تغییرات در رنگ پوست، وجود تودههای مشکوک در هر نقطه از بدن، بزرگی غدد لنفاوی در نواحی گردن، زیر بغل یا کشاله ران و بررسی ویژگیهای آنها (مانند سفتی، چسبندگی و بدون درد بودن که میتواند نگرانکنندهتر باشد)، تورم اندامها، و معاینه دقیق شکم برای ارزیابی اندازه کبد و طحال یا وجود تودههای داخلی. این مرحله، با ترکیب هنر معاینه بالینی و علم پزشکی، اولین سرنخهای مهم را فراهم کرده و مسیر بررسیهای بعدی را مشخص میکند.
نقش محوری آزمایشهای تصویربرداری پیشرفته
برای مشاهده اندامهای داخلی بدن به صورت غیرتهاجمی و شناسایی محل، اندازه، شکل و ارتباط تومورهای احتمالی با ساختارهای حیاتی اطراف، از مجموعهای از روشهای تصویربرداری پیشرفته استفاده میشود. سیتی اسکن (CT Scan)، که میتوان آن را یک نسخه سهبعدی و بسیار دقیق از اشعه ایکس دانست، با سرعت بالا تصاویر مقطعی دقیقی از بدن ارائه میدهد و برای ارزیابی ریهها، اندامهای شکمی و مرحلهبندی اولیه بسیاری از سرطانها ایدهآل است. در بسیاری از موارد، از مواد کنتراست (حاجب) به صورت تزریقی یا خوراکی استفاده میشود تا عروق خونی و اندامها با وضوح بیشتری دیده شوند. امآرآی (MRI) از میدانهای مغناطیسی قوی و امواج رادیویی برای ایجاد تصاویر بهره میبرد و هیچگونه اشعه یونیزانی ندارد. نقطه قوت اصلی آن، نمایش جزئیات بینظیر از بافتهای نرم بدن است که آن را به ابزاری بیرقیب برای ارزیابی تومورهای مغزی، نخاع، کبد و سیستم عضلانی-اسکلتی تبدیل کرده است. سونوگرافی (Ultrasound) نیز با استفاده از امواج صوتی، روشی ایمن و در دسترس برای بررسی اندامهایی مانند تیروئید، کبد و اندامهای لگنی است و به ویژه در تمایز بین تودههای جامد و کیستهای پر از مایع و همچنین برای هدایت سوزن بیوپسی کاربرد فراوان دارد. در این میان، پت اسکن (PET Scan) یک ابزار تصویربرداری عملکردی (فانکشنال) است. در این روش، مقدار کمی قند رادیواکتیو به بیمار تزریق میشود. از آنجایی که سلولهای سرطانی معمولاً متابولیسم بالاتری دارند و قند بیشتری مصرف میکنند، این ماده در آنها تجمع مییابد. دستگاه پت اسکن این نقاط تجمع یافته و «داغ» را در سراسر بدن شناسایی میکند. این ویژگی، پت اسکن را به ابزاری فوقالعاده ارزشمند برای تشخیص گسترش بیماری به نقاط دوردست (متاستاز) و همچنین برای ارزیابی پاسخ به درمان تبدیل کرده است؛ کاهش فعالیت متابولیک یک تومور پس از درمان، نشانهی خوبی از اثربخشی آن است.
زمایشها و نشانگرهای توموری
یک آزمایش خون ساده مانند شمارش کامل سلولهای خونی (CBC) میتواند اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار انکولوژیست قرار دهد. کمخونی (آنمی) میتواند نشانه یک بیماری مزمن یا خونریزی مخفی (مثلاً در سرطان روده) باشد، در حالی که تغییرات غیرطبیعی در تعداد یا شکل گلبولهای سفید میتواند اولین شک را به سمت سرطانهای خون مانند لوسمی یا لنفوم برانگیزد. آزمایشهای بیوشیمیایی خون نیز عملکرد اندامهای حیاتی مانند کبد و کلیهها را ارزیابی میکنند که این اطلاعات هم برای تشخیص (مثلاً درگیری کبد) و هم برای برنامهریزی یک درمان ایمن، ضروری است.
علاوه بر این، در برخی از سرطانها، مواد پروتئینی خاصی به نام نشانگرهای توموری (Tumor Markers) توسط سلولهای سرطانی تولید شده و در خون آزاد میشوند. برای مثال، PSA برای سرطان پروستات و CA-125 برای سرطان تخمدان شناخته شده هستند. باید تأکید کرد که این نشانگرها به تنهایی برای تشخیص قطعی کافی نیستند، زیرا در شرایط غیرسرطانی نیز ممکن است افزایش یابند. با این حال، میتوانند به عنوان یک سرنخ مهم در کنار سایر یافتهها عمل کرده و مهمتر از آن، ابزاری بسیار مفید برای پیگیری پاسخ به درمان و تشخیص زودهنگام عود بیماری در آینده باشند. کاهش سطح یک نشانگر توموری پس از شروع درمان، معمولاً نشانهی مثبتی است.
بیوپسی و تحلیلهای پاتولوژی
با وجود تمام پیشرفتها در تصویربرداری و آزمایشهای خون، قطعیترین راه و استاندارد طلایی برای تشخیص سرطان، بیوپسی یا نمونهبرداری بافتی است. دیدن سلولها در زیر میکروسکوپ، تنها راهی است که میتوان با اطمینان صد در صد وجود سرطان را تأیید یا رد کرد. در این روش، بخش کوچکی از بافت مشکوک توسط جراح، رادیولوژیست مداخلهای (تحت هدایت سونوگرافی یا سیتی اسکن) یا متخصص گوارش (در حین آندوسکوپی یا کولونوسکوپی) برداشته میشود. انواع مختلفی از بیوپسی وجود دارد، از بیوپسی با سوزن ظریف (FNA) که تعدادی سلول را بیرون میکشد تا بیوپسی با سوزن ضخیمتر (Core Needle) که یک نمونه استوانهای کوچک از بافت را فراهم میکند.
نمونهی بافتی سپس به آزمایشگاه آسیبشناسی (پاتولوژی) فرستاده میشود. در آنجا، پاتولوژیست، که یک پزشک متخصص در تشخیص بیماریها از طریق بررسی بافت است، نمونه را پردازش کرده، به صورت لایههای بسیار نازک برش داده، رنگآمیزی میکند و در زیر میکروسکوپ به دقت بررسی مینماید. پاتولوژیست نه تنها وجود سرطان را تأیید میکند، بلکه نوع دقیق آن (مثلاً آدنوکارسینوما یا کارسینوم سلول سنگفرشی) را نیز مشخص مینماید. امروزه کار پاتولوژیست فراتر از این رفته است. بر روی نمونه بیوپسی، آزمایشهای مولکولی و ژنتیکی پیشرفتهای انجام میشود تا «اثر انگشت» ژنتیکی تومور مشخص گردد. این آزمایشها به دنبال جهشهای ژنی خاص یا وجود گیرندههای پروتئینی ویژهای هستند که میتوانند با داروهای هدفمند یا هورموندرمانی مورد هدف قرار گیرند. این اطلاعات، اساس پزشکی شخصیسازیشده در انکولوژی مدرن است.
مرحلهبندی و درجهبندی
پس از تأیید تشخیص توسط پاتولوژیست، انکولوژیست باید با استفاده از تمام اطلاعات جمعآوریشده از معاینه بالینی، تصویربرداریها و گزارش پاتولوژی، بیماری را مرحلهبندی (Staging) کند. این کار به معنای تعیین میزان گستردگی و پیشرفت بیماری در بدن است. رایجترین سیستم برای این کار، سیستم جهانی TNM است. حرف T (Tumor) به اندازه و میزان نفوذ تومور اولیه اشاره دارد. حرف N (Node) نشان میدهد که آیا و به چه تعداد از غدد لنفاوی مجاور، سرطان سرایت کرده است. حرف M (Metastasis) نیز مشخص میکند که آیا سرطان به نقاط دوردست بدن مانند کبد، ریهها یا استخوانها متاستاز داده است یا خیر. ترکیب این سه پارامتر، یک مرحله کلی (از مرحله ۱ تا ۴) را برای بیماری مشخص میکند که برای تعیین پیشآگهی و انتخاب بهترین و منطقیترین استراتژی درمانی، حیاتی و ضروری است.
در کنار مرحلهبندی، پاتولوژیست درجهبندی (Grading) تومور را نیز مشخص میکند. درجهبندی به ظاهر میکروسکوپی سلولهای سرطانی و میزان شباهت آنها به سلولهای طبیعی اشاره دارد. تومورهای با درجه پایین (Grade 1) سلولهایی شبیهتر به بافت طبیعی دارند و معمولاً رشد آهستهتری دارند، در حالی که تومورهای با درجه بالا (Grade 3) ظاهری بسیار غیرطبیعی داشته و تمایل به رشد و گسترش سریعتری دارند. این اطلاعات نیز به درک رفتار بیولوژیک تومور و برنامهریزی درمانی کمک شایانی میکند.
روشهای درمانی اصلی در آنکولوژی
پس از تشخیص قطعی و تعیین مرحله بیماری، انکولوژیست یک یا ترکیبی از روشهای درمانی زیر را در قالب یک برنامه جامع و زمانبندیشده برای بیمار در نظر میگیرد. انتخاب روش درمانی به فاکتورهای متعددی از جمله نوع و مرحله سرطان، وضعیت سلامت عمومی بیمار و ویژگیهای مولکولی تومور بستگی دارد.
جراحی به عنوان یکی از قدیمیترین و مؤثرترین روشها برای حذف تومورهای جامد و موضعی به کار میرود. شیمیدرمانی از داروهای قدرتمند سیتوتوکسیک برای از بین بردن سلولهای سرطانی در سراسر بدن استفاده میکند و برای درمان بیماریهای منتشر یا پیشگیری از عود پس از جراحی کاربرد دارد. پرتودرمانی با استفاده از اشعههای متمرکز و پرانرژی، DNA سلولهای سرطانی را تخریب کرده و مانع از تکثیر آنها میشود. ایمونوتراپی یک رویکرد انقلابی و نوین است که به جای حمله مستقیم به سرطان، سیستم ایمنی خود بیمار را تقویت و تجهیز میکند تا سلولهای سرطانی را شناسایی کرده و از بین ببرد. درمان هدفمند نیز از داروهای هوشمندی استفاده میکند که به طور خاص به مولکولها یا مسیرهای سیگنالینگ دخیل در رشد و بقای سلولهای سرطانی حمله میکنند و معمولاً عوارض جانبی کمتری نسبت به شیمیدرمانی سنتی دارند. هورمون درمانی نیز با مسدود کردن یا کاهش سطح هورمونها، در درمان سرطانهای وابسته به هورمون مانند بسیاری از انواع سرطان پستان و پروستات نقش اساسی ایفا میکند.
چه زمانی باید به متخصص انکولوژی مراجعه کرد؟
معمولاً بیماران مستقیماً و در قدم اول به انکولوژیست مراجعه نمیکنند. فرآیند ارجاع اغلب زمانی آغاز میشود که پزشک عمومی (پزشک خانواده) یا یک متخصص دیگر (مانند متخصص گوارش، زنان یا ریه)، بر اساس علائم پایدار بیمار یا نتایج غیرطبیعی در آزمایشها و تصویربرداریهای اولیه، به وجود یک بدخیمی مشکوک شود. علائمی مانند کاهش وزن بیدلیل و قابل توجه، خستگی مفرط و مداومی که با استراحت برطرف نمیشود، وجود هرگونه توده یا سفتی جدید در هر جای بدن، تغییرات پوستی غیرعادی در یک خال یا زخمی که بهبود نمییابد، سرفه یا گرفتگی صدای مزمن، یا خونریزیهای غیرمعمول از هر نقطه بدن، میتواند زنگ خطری برای لزوم بررسیهای بیشتر باشد. لازم به ذکر است که ارجاع به متخصص انکولوژی به معنای تشخیص قطعی سرطان نیست. بسیاری از شرایط خوشخیم نیز میتوانند علائم مشابهی ایجاد کنند. این مراجعه فرصتی برای ارزیابی دقیقتر، انجام آزمایشهای تکمیلی و رسیدن به یک تشخیص قطعی توسط یک متخصص حوزه سرطان است.
تیم چند تخصصی درمان سرطان (تومور بورد)
درمان سرطان در دنیای امروز یک کار انفرادی نیست، بلکه یک فرآیند پیچیده است که نیازمند همکاری و همفکری متخصصان رشتههای مختلف است. در اکثر مراکز درمانی پیشرفته و معتبر، پروندههای بیماران، به ویژه موارد پیچیده، در جلسات منظمی به نام تومور بورد (Tumor Board) یا کمیسیون پزشکی مطرح میشود. این جلسه، یک گردهمایی علمی از متخصصان کلیدی تیم درمان سرطان است.
در این جلسات، انکولوژیست پزشکی که مسئول اصلی بیمار است، شرح حال و وضعیت بیمار را ارائه میدهد. سپس رادیولوژیست تصاویر سیتی اسکن یا امآرآی را نمایش داده و جزئیات آناتومیک تومور را تشریح میکند. پاتولوژیست اسلایدهای میکروسکوپی نمونه بیوپسی را نشان داده و ویژگیهای سلولی و مولکولی تومور را توضیح میدهد. جراح انکولوژیست در مورد امکانپذیری و استراتژی عمل جراحی نظر میدهد و رادیوانکولوژیست نیز گزینههای پرتودرمانی را مطرح میکند. حضور پرستاران متخصص، متخصصان تغذیه و روانشناسان نیز در این جلسات بسیار رایج است.
فایده اصلی تومور بورد برای بیمار این است که پرونده او به طور همزمان توسط چندین متخصص برجسته بررسی میشود و بهترین و جامعترین برنامه تشخیصی و درمانی با در نظر گرفتن تمام جوانب بیماری و با استفاده از خرد جمعی تدوین میگردد. این رویکرد تیمی تضمین میکند که هیچ نکتهای از قلم نیفتاده، تمام گزینههای درمانی ممکن بررسی شده و بیمار بهترین، بهروزترین و هماهنگترین مراقبت ممکن را دریافت کند.